دو سال از کشته شدن پسر محبوب شایلر اونیل ، یعنی جسی می گذرد - اما لحظات پایانی او در حال حاضر به همان اندازه در آن روز وحشتناک برای او زنده است. او که از استرس پس از سانحه رنج می برد و متقاعد شده بود که برای حفاظت از او اقدامات لازم را انجام نداده است ، به یک کلبه در جنگل های شمال می رود.او به این جنگل پناه میآورد تا که بتواند با خود کنار بیاید. یک انزوای خودخواسته در دل جنگل میتواند حوادث پیش بینی ناپذیری را برای او رقم بزند. در این روزهای تنهایی زک بالینگر - پسر ده ساله ای که هرگز عشق مادر را نشناخته است - خود را در مکانی اشتباه در زمانی نامناسب می یابد. در حال فرار ، زک خود را در کلبه شایلر می بیند. حال داستان او دو شخصیت به هم گره خواهد خورد.
حال گویا محافظت از زک، تنها فرصت شیلر برای رسیدن به رستگاری و جبران گذشته باشد.
دایان هستر در کتاب «فرار کن» سعی کرده است که با ساختن حوال و هوایی مرموز در دل داستان، خواننده را مجذوب داستان این مادر و پسر بکند. این کتاب توسط علی قانع به فارسی برگردانده شده است و نشر «قطره» نیز آن را چاپ و تکثیر کرده است.