داستان درباره پسر بچه کوچکی به اسم راب است که از نوزادی با یک سنجاب کوچک دوست میشود اما زمانی که به خردسالی میرسد، پدر و مادرش برای او یک بچهگربه میخرند و راب دیگر به سنجاب توجهی نشان نمیدهد. سنجاب از راب میرنجد و میرود اما او بعد از مدتی میفهمد که بچهگربه به خوبی سنجاب او را درک نمیکند....