سلین دانشجویی اهل فکر و خجالتی است که در سال ۱۹۹۵ برای تحصیل در رشتهی زبانشناسی به دانشگاه هاروارد میآید. او دختر دو مهاجر ترک است و شوروشوق فراوانی به مطالعهی زبان و چیستی و چگونگیهای آن دارد و آمده تا از «رابطهی زبان و جهان» پرده بردارد. در همان روزهای اول دانشگاه با هماتاقیاش که ازنظرش «خودبیمارپندار» است و اسوتلانا، یکی از همکلاسیهای خوشرو و گرم، آشنا میشود. پاییز با شرکت در کلاسها و سمینارهای مختلف و ارتباط صمیمانهای که بین سلین و دوستان جدیدش شکل گرفته بهتندی میگذرد. اما در اواخر پاییز ایمیلی از ایوان، همکلاسیاش در کلاس زبان روسی، به دستش میرسد که ارمغان حسی جدید است بیآنکه این حس نو را درک کند. نامهنگاری اینترنتی فرازونشیبی عاشقانه برای سلین فراهم میآورد. سلین وارد جهانی از گفتوگوها میشود که احساساتی غریب را در او زنده میکند، احساساتی که شاید در زندگی روزمرهی خود از تجربهی آنها عاجز باشد.