«کیش،مات» اثر ساناز سیداصفهانی، رمانی مهیج با فرمی متفاوت است. وقایع اثر در سال ۱۳۸۸ میگذرد. "تمنا سامینژاد" شاعری که اولین شعرهایش را با تاثیر از ادویهها آغاز کرده، مبتلا به هیستری بوده و برای رهایی از دردها و زخمهایش به وبلاگنویسی پناه میبرد. هر فصل رمان با یکی از پستها و یادداشتهای تمنا و عکس مربوط به آن، آغاز میشود. استفاده از اسمهای مستعاری چون، "شاباجی" برای خواهرش ترمه، استفاده از شکلکها، لینک کردن آهنگهایی مثل " je suis malad" از لارا فابیان و "تو کیستی" از همایون شجریان. نکتهی جالب، وارد کردن نظرات مخاطبان وبلاگ در انتهای این پستهاست. جدا از آنکه حس نوستالژیک دوران طلایی و داغ وبلاگنویسی را تداعی میکند، نویسنده در قالب کاراکترهای مستعار، نگاههای متفاوت به مسئلهی تمنا را مطرح میکند. اما قرار نیست ماجرا وبلاگی پیش برود. هر فصل رمان، به دو بخش تقسیم میشود و پس از وبلاگنویسی، ما شاهد حوادث داستان خواهیم بود. رمان با شلیک گلوله توسط تمنا به (ب.ر.) بازیگر نامآشنای سینما، آغاز میشود.اما داستان آنگونه نیست که فکر میکنید! اصلا شما به تناسخ اعتقاد دارید؟ اینکه "روح فراز" همسر سابق تمنا، در قالب جغد پیش او بازگشته و تمنا فراتر از باورها و اعتقادات عامیانه، او را میپرستد. چه ارتباطی بین (ب.ر.) و جغد میتواند وجود داشته باشد؟ خیلیها اعتقاد به شوم بودن جغد دارند. آیا این شومی میتواند دامان خود جغد را هم به وحشتناکترین و دردناکترین شکل بگیرد؟ اما وحشتناکتر از تمام اینها خیانت! در روزهایی که مهدی سحابی فوت کرده، "اعتمادملی"ها تعطیل شدهاند و سراغ دغدغههای مردم را در تاکسیها نیز میتوانستی بگیری، تمنا در تمنای رسیدن به فرازش، به تحریک دوستش "رکسانه" که به جادوی "زری دستبلنده" متوسل شده، به مرزهای کشف تناسخ گام مینهد.