هلی ترشیزی از شاعران اواخر عهد تیموری است. به روایت تذکره ها و طبق گفته های ارباب فن، این دوره از پرشاعرترین ادوار شعر پارسی محسوب می شود؛ ولی تعداد دیوان های منتشر شده از شاعران آن انگشت شمار است.
شعر اهلی خارج از محدودۀ زمانی خویش سیر نکرده است و هرچند او را ملا و مولانا خوانده اند، در هیچ یک از شعرهایش به مطلب خاصی که نشان دهندۀ دانش و اطلاعات خاصی از شاعر باشد، بر نمی خوریم. غیر از این، هیچ مکتوب دیگری نیز از اهلی در دست نیست که نشان دهد دانش اهلی بیش از چیزی است که در اشعار او دیده می شود.
در یک نگاه کلی فضای اشعار اهلی را در دو شاخۀ نزدیک به هم می توان بررسی کرد. در شاخۀ اول شعر اهلی مبین احوال شاعری است که تمام آرزوهایش به وصال معشوق محدود می شود. این صورت از تغزل وجه غالب اشعار شاعران مکتب هرات است. شاخۀ دیگر اشعار وی راوی شکایت او از زمانه است. اهلی در این ابیات شاعری است شاکی؛ اما شکایت توأم با ارائۀ راهکار یا حتی تلاش برای رهایی از وضع موجود نیست. این دسته از اشعار که حجم قابل تأملی از دیوان او را دربر می گیرند، آیینۀ احوال انسان ناامیدی هستند که هرچند لب به شکوه باز کرده، در برابر ناملایمات راهی جز تسلیم پیش پای خود نمی گذارد.
جز دیوان اهلی، هیچ اثر دیگری از وی در دست نیست. با وجود آنکه در منابع متقدم، غیر از دیوان اشعار، کتابی را به اهلی نسبت نداده اند، در کتب متأخر آثار دیگری را به او منسوب کرده اند.