برای ورود به مباحث کلان فلسفی، باید به سوی ریشهها رفت. مهمترین موضوعات فلسفه با اندیشیدن به مسائل زمانه شکل گرفته است، به همین جهت در هر دورهای میتوان پرسید که مهمترین مسئلهی فلسفیِ زمانه چیست. موضوع حقیقت در همهی زمانها مورد توجه بوده است، اما در زمان ما حقیقت در مقابل قدرت قرار گرفته است، به همین جهت میتوان پرسش از نسبت حقیقت با قدرت را یکی از پرسشهای اصلیِ این دوره دانست. اهمیت و نقش بسیاری از مسائلِ دورهی معاصر تنها در نسبت با این تقابل مشخص میشود. حتی تفکر و فلسفه دیگر جز در ذیل حقیقت و نسبتی که حقیقت با قدرت پیدا کرده قابل فهم نیستد. فلسفه در طول تاریخ در پی درک حقیقت بوده است، اما در زمان ما اساسِ حقیقت مورد تردید قرار گرفته و فلسفه هم نسبتی جدید با قدرت پیدا کرده است.