در قرنطینه ی یک عمر نبودت ماندم سنگ دل کیست که می گفت بیاید پیشم؟ عشق از هرم نفس های تو آشفته شود شعر من لال شد از خصلت عاشق کیشم روز دیدار لبت با لب خود می میرم طینت دل به تو گویم که فراغ اندیشم