جامعۀ کرۀ جنوبی، پس از رسیدن به دموکراسی از لحاظ کیفی افت کرده است. تبعیض طبقاتی بهسرعت و بهمراتب شدیدتر شده و امکان پویش اجتماعی، که در گذشته از طریق آموزش و پشتکار ممکن بود، به طرزی فاحش کاهش یافته است.
چرا اوضاع به این صورت در آمد؟ چرا دموکراسی کرۀ جنوبی از تطابق با خواستههای اجتماعی و تغییرات ناتوان است؟ چرا نیروهای سیاسی ساختارگرا، ناتوان از تدوین فعالانۀ طرحهایی برای بهبود اوضاع، در رقابتهای محافظهکارانه گرفتار شدهاند؟
حفظ و ارتقای دموکراسی بسیار دشوارتر از ایجاد آن است. پیشرفت کیفی دموکراسی در جامعه وابسته به سطح درک جامعه از دموکراسی است. برای ریشهدواندن و پیشرفت دموکراسی، باید قبل از هر چیز درک جامعه از دموکراسی ارتقا یابد.