مدتی که گذشت و من همچنان در کش و قوس رفتن یا ماندن و ادامه ی جستجو درون صفحات کتاب های هـ بودم، یک لحظه به بیهودگی کار فکر کردم؛ بر فرض شناختمش یا فهمیدم چه کسی بوده. کاری هم زیر این گنبد کبود کرده همچون بسیاری دیگر. کتاب هایی هم خوانده. آمده و گشتی در این دنیا زده و شلوغش هم کرده لابد... جزئیات زندگی یک آدم را که نمی شود از میان خطوط کتاب ها و خط خطی هایی که کرده بیرون کشید و توصیفش کرد! تازه این هم شد...