در رمان خرمگس، فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان 30 تا 40 قرن نوزدهم ترسیم شده است. در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم شد و عملاً در اشغال ارتش اتریش بود. رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت میکرد. ملت ایتالیا نیز در زیر این یوغ دوگانه رنج میبرد و ستم میکشید.
آغاز وقایع رمان، مربوط به سال 1833 است. ظاهراً همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده است. وینیچ، با خلق سیمای یک قهرمان مبارز در عینحال با نیرویی شگرف، نقاب تقدّس را از چهره خادمان کلیسا میدرد. «آرتور» جوان گمان میبرد که کلیسا راهنمای ملت است، اما در برخورد با واقعیات، پوچی این پندار را عمیقاً درک میکند. چهره خرمگس درخشانترین چهره یک مبارز واقعی در سراسر ادبیات جهان است. خرمگس تاکنون به اغلب زبانهای زنده دنیا از جمله هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و فارسی ترجمه شده است.