ویل دورانت، برنده جایزه پولیتزر، چهار سال پیش از مرگش کتابی را شروع کرد که آخرین کتاب وی نام گرفت. این پروژه از دل آرزویی برآمد که او با همسر و دخترش در میان گذاشت، مبنی بر اینکه خلاصهای از تحسینشدهترین کتابش، تاریخ تمدن، ارائه دهد. در آن اثر- که جمعآوریاش پنجاه و اندی سال زمان برد- دورانت (یه همراه همسرش آریل) به گردآوری نگاهی کلی و همبسته به تاریخ بیش از 110 قرن در 11 جلد پرداخت. آخرین کتاب ویل دورانت صرفا مجموعهای از زمانها، اشخاص و رویدادها نیست- همچنانکه تنها خلاصهای از شاهکار وی تاریخ تمدن هم نیست- بلکه درسهایی است که از پیشینیان به نسلهای آینده رسیده است تا از آن عبرت بگیرند و منتفع شوند. همانند سوراخ کلیدی است که میتوانیم از طریق آن تجسس کنیم؛ به قول دورانت: «این کتاب مانند شهری آسمانی یا کشوری ذهنی است که در آن هزاران قدیس، دولتمرد، مخترع، دانشمند، شاعر، نقاش، موسیقیدان، عاشق و فیلسوف هنوز در حال زیستن، صحبت کردن، تدریس و طراحی و خواندن هستند.
ویل دورانت فیلسوف، و مورخ و صاحب اثر سترگ «تاریخ تمدن» در این کتاب در پی زندگی و ایده کسانی است که برای تعریف تمدن – از زمان طلوع تا آغاز دوران مدرن- یاری رساندهاند.
«قهرمانان تاریخ» درباره عقلانیت است؛ تعقلی توأم با خوشبینی که به پیشرفت و تقویت کیفیت زندگی کمک میکند. این موضوع وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که با دانش عمیق ویل دورانت همراه میشود. توانایی منحصر بهفرد او سبب شده تا ایدهها و وقایع، به سادهترین و در عین حال جذابترین شکل ممکن شرح داده شوند؛ درسهایی از میراث گذشته که با هدف عبرت و منفعت برای آینگان روایت شدهاند. محبوبیت ویل دورانت به عنوان آموزگار تاریخ در آمریکا، پس از گذشت دههها همچنان به قوت خود باقی است. کتابهای او برای طیف متنوعی از خوانندگان در دسترس است و توانایی خاص او برای سادهسازی و فشرده کردن ایدههای پیچیده تنها در چند صفحه آثار او را به پرفروشترین و محبوبترین کتابها تبدیل کرده است. دو دهه بعد از آغاز هزاره جدید، هیچ اثری بهتر از این کتاب درخشان نمیتواند معنای تمدن بشری و ترسیم تجارب گذشتگان را برای ما ترسیم کند تا بتوانیم با اعتماد به نفس، مواجههای درخور با آینده داشته باشیم به جای اینکه در ترس و جهل به سر ببریم.