رمانتیسم در بسیاری موارد خصومتی ابتدایی میان مرد و زن را پیشفرض تلقی میکند. این خصومت را گرایشی عمیقاً فطری میداند ناشی از این واقعیت که جنس زن و مرد، به واسطۀ طراحی متفاوتی که دارند، جهان را به طور یکسان نمیبینند. در نتیجه هریک جنس مخالف را طبیعتاً به دیدۀ شک و بدبینی مینگرد و در حالت جنگ دائم با آن قرار دارد...برای بئاتریس و بندیک نیز همینطور است. آنها از ابتدا با هم دشمن هستند و یکدیگر را مسخره میکنند، اما بعد تصادف عجیبی که شکسپیر به شکلی مصنوعی اما استادانه در داستان خود ترتیب میدهد سبب میشود که آنها بر این دشمنی اولیه غلبه کنند. پس از این ماجرا، آن دو که حالا یک تن هستند میتوانند به دوستان خود کمک کنند.
اروینگ سینگر، استاد فلسفۀ دانشگاه امآیتی در فلسفۀ عشق با سیری مختصر در تاریخ اندیشهها به شکلگیری برداشت کنونی ما از مفهوم عشق و جنبههای گونهگون آن میپردازد.
سبک نگارش کتاب بسیار جذاب است ــ چنانکه گویی استادی دانا در کنار آتش بخاری با اندیشیدن به افکار سراسر عمرش نکتههایی را برایتان بازگو میکند.
رابرت سکات ستوارت، مجلۀ نقد فلسفه