در درهی ترولها اتفاقهای عجیبوغریب و غیرِطبیعی رخ داده. وقتی موش آبی منفیباف، بر اساس آن علایم، نابودی کرهی زمین را پیشبینی میکند، «ترولک» و «بوبو» برای دیدن رصدخانه و سر در آوردن از اسرار کائنات پا به راهی دور و دراز و پُرخطر میگذارند.
در آغاز سفر با «شامهزاد» آشنا میشوند. آن سه هنوز از یک ماجرای عجیب بیرون نیامده، ماجرای دیگری برایشان پیش میآید و کمکم همسفرانشان بیشتر و بیشتر میشوند.
هنگامیکه میفهمند فرصت زیادی برایشان باقی نمانده، راه بازگشت به خانه را در پیش میگیرند تا دیگران را از رسیدن ستارهی دنبالهدار سوزان و خطرناک، که هر لحظه به زمین نزدیکتر میشود، باخبر کنند.