آن شب ماه هم دستخوش تغییر و تحول ناشی از باد بود و با ابرهای تاریکی که مدام جلوی نورش را می گرفتند، مبارزه می کرد. گاه پیروز می شد و باز دوباره ابری روی آن را می پوشاند و همه جا را تاریک می کرد. زمانی که پدربزرگ بالای سر هایدی ایستاده بود نور ماه از پنجره کوچک بر بستر او می تابید.