آقای پوتر آدم «ناقابل» حساسی است که میکوشد اصالتش با مراودههای بیحاصل با امثال نقاشهای ساختمان و شاگرد مغازهها، مستخدمها و دکاندارها و خلاصه آدمهایی که همهچیز را به دل میگیرند، خدشهدار نشود. همۀ فکر و ذکرش هم این است که جوکهای خوب تعریف کند. و چون به هر قیمت و هر بدبختی دلش میخواهد تحویلش بگیرند، به این نتیجه رسیده است که «تنها چیزی که مرد را میسازد، نوشتن یادداشت روزانه یا روزنامۀ خاطرات است.»
شخصیت آقای پوتر در عهدی شکل میگیرد که کارمندها با قلمپَر مینوشتند و روی چهارپایۀ بلند مینشستند و سلسلهمراتب اجتماعی بهشدت رعایت میشد. اما تغییرات اجتماعی در شرف وقوع است...