آیا ناسیونالیسم پیشرو و منادی حقوق و آزادی زنان در ایران بوده است؟ و آیا گفتمان ناسیونالیستی به ویه در دوره رضاشاه باعث احقاق حقوق و آزادی زنان شده است؟ امروزه طرح این پرسش ها و نظایر آنها از جمله مباحث مهمی است که پاسخ به آناها نه تنها در گشودن برخی معماهای مربوط به ناکامی های زنان ایرانی در کسب حقوق و برابری حادز اهمیت است بلکه برای یافتن پاسخی به آن می توان به برخی از کاستی ها و نقاط ضعف و قوت نظام های سیاسی و تحولات اجتماعی ایران معاصر جهت دستیابی به حقوق مدنی و نیل به دموکراسی پی برد.