نه راهِ پس نه راه پیش: در پی جنگهای بالکان در دهۀ 1990 تانیا لودسیچ و شاگردانش در تلاش برای دریافت اجازۀ اقامت، از گروه ادبیات و زبانهای اسلاوی در دانشگاه آمستردام سر در میآورند.
در آنجا تانیا باید ادبیات یوگسلاوی سابق را به یوگسلاوهای سابق درس بدهد. آنان، سرگردان در برزخ امن هلند، سعی میکنند نهفقط دخل و خرجشان را به هم برسانند، بلکه از این عالم سرگردانی و بلاتکلیفی راه به جایی ببرند.
تانیا تصمیم میگیرد برای شاگردانش درسی با عنوان «یوگونوستالژی» برگزار کند و این خاطرات مشترک و آگاهانه از دورانی زوالیافته موقتاً سرزندگی و نیروی تازهای در آنها میدمد. اما زمانی که رویدادهایی غمانگیز آنان را به مواجهه با پیامدهای تجزیۀ خشونتبار میهنشان ناگزیر میکند، پیوندهای شکنندۀ همکلاسیها از هم میگسلد.
کتابهای دوبرافکا اوگرشیچ به زبانهای زیادی ترجمه شدهاند. او جوایز متعددی دریافت کرده است که جایزۀ معتبر پرِمیو لِتّاریوی ایتالیا برای بهترین نویسندۀ خارجی از آن جمله است.
«اوگرشیچ کاخ هنرش را از دل آوارهای غرق در خون سیاست برمیآورد» - بوید تانکین، ایندیپندنت
«رمانی زیبا و استادانه و خوشساخت، با طنزی تلخ... این اوج خلاقیت اوگرشیچ است.» - گاردین
«اوگرشیچ، همچون ناباکوف، بر توانایی ما در به یاد آوردن گذشته بهعنوان منبعی برای حفظ هویت اخلاقی و عاطفیمان تأکید میگذارد.» - واشینگتن پست
«نوشتۀ او جسورانه و خشمانگیز است... رمانی است که خواننده را نگران و اسیر خود میکند.» - تایمز