سال 1974 بود.شبی را در خانه ی کوچک استیو اسکات در فوتیکس آریزونا میگذراندم.استیو از مشکلات حرفه ای اش برایم گفت.کمی دلسرد بود.در چهار سالی که از فراغ التحصیل شدن اش از کالج میگذشت پنج شغل عوض کرده بود و ششمی را نیز به تازگی از دست داده بود..