« ایرانیان دل آگاهی که با تاریخ و فرهنگ سرزمین خود آشنا بوده اند، تا جایی که دیده ام، همه خواهان سربلندی و بهروزیِ وطن خود و اندیشناک آینده آن بوده اند بی آنکه بدخواه دیگران باشند. همه در پی آن بوده اند که بتوانند سرفرازانه از زادبوم خود یاد کنند... بررسی و مکاشفه چندین ساله درباره سرشت وطن دوستی، مایه های خردمندانه و عاطفی آن، و رازها و افسون آن، تأمل و تحلیلی را دامن زده است که بخشی از آن در این نوشته بازتاب یافته است. دامنه این نوشته می توانست از آنچه هست گسترده تر باشد و شمار کسانی که از آنها سخنی رفته یا نکته ای نقل شده است بسیار فزون تر. به گمان من، همین نمونه ها برای رساندن آنچه در نظر بوده بسنده است ... در آنچه می خوانید، کار خود را بر این متمرکز کرده ام که زمینه و چرایی پیدایش ناسیونالیسم را بکاوم؛ از دیدی تبارشناختی نشیب و فراز توجه به نمودارهای گوناگون آن را بررسی کنم و گونه هایی از آن را برشمارم. در شناخت و رده بندی نمودارهای ناسیونالیسم سیاسی در ایران، ناسیونالیسم اقتدارگرای مشروطه ستیز را از ناسیونالیسم مدنی متعهد به حاکمیت ملت و حقوق شهروندی بازشناخته ام.»