در منظومۀ فکری صدر سه عنصر دین، انسان و جامعه ارتباطی قابل تأمل دارند. انسان در نظر صدر موجب دگرگونی و تحول در جامعه و جهان میشود و اوست که امکان فهمی نوشونده از دین متناسب با نیازها و اقتضایٔات فردی و اجتماعی دارد. از سویی تنهایی و سرگشتگی انسان نتیجۀ غیاب دین است. نکتۀ حایٔز اهمیت در اندیشۀ وی آن است که دین قابلیت انطباق با شرایط جدید را دارد و اگر با تحول مستمر، که حاصل تعامل انسان و هستی است، متحول شود، به کار انسان میآید وگرنه فاقد تأثیر خواهد بود.»