غالبا تنها هستم و آرامش کلبه ام را چشمه و کوهسار تکمیل می کند. سر می رسند قمقمه های شان را پر می کنم و می گذارم ماه بخشی از صورتم را روشن کند پای مسافران را می بینم و حدس می زنم که از کدام ناحیه آمده اند. شناسایی نمی شوم در نام گذاری ام وقفه افتاده است و هنوز اندکی از روزهای مقرر باقی است.