این کتاب با نگرشی متفاوت در سیاست گذاری سینما چند سوال را مطرح می کند و به بررسی این سوال ها می پردازد.
سوال هایی همچون:
مردم چرا به سینما می روند؟
چه متغیرهایی بر سینمارفتن مردم تأثیرگذارند؟
آیا کارکردهای سینما در جامعۀ امروز ایران تغییر کرده یا همچنان سینما را باید به عنوان یک مکان فراغتی نگاه کرد؟
اگر پاسخ این سؤال مثبت باشد، چه چرخشی در کارکردهای سینما ایجاد شده و اساساً سینما چه تأثیری در عرصۀ زیست فرهنگی و اجتماعی ما گذاشته است؟
آیا سیاست گذاران فرهنگی در ایران به اهمیتِ جایگاه و نقش سینما در مهندسی اجتماعی باور دارند؟
چرا در اسناد و متون سیاست گذاری سینما، دست کم بعد از انقلاب، عمدتاً بر محتوا تأکید و تمرکز شده و به ابعاد دیگر موجودیت سینما توجه کافی صورت نگرفته است؟
در اهداف سیاست گذاری فرهنگی پس از انقلاب، چقدر تولید «فیلم خوب» واجد اولویت بوده و چقدر «سینمارفتن» مردم به عنوان یک رفتار شهروندیِ مطلوب غایت نظر بوده است؟
چقدر در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری هایی که برای سینمای ایران شده نظر، خواست و دیدگاه مردم به عنوان مصرف کننده اصلی لحاظ شده است؟
درنگ در الهیات سینما و واکاوی ارتباط سینما با حوزه هایی همچون فلسفه، معماری، جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی چقدر ضرورت امروز و آینده سیاست گذاری سینمای ایران است؟