بشر از دیرباز، در زندگی و فعالیت های خود از «نشانه» برای برقراری ارتباط سود جسته است. نشانه ها در ارتباط گفتاری و رفتاری و شیوۀ پوشش نمود می یابند. در تئاتر نیز، از هنگامی که آیینی ابتدایی بود تا آن زمان که شیوه ای از تفکر و بازتاب آن شده است، نشانه های متفاوتی بار ارتباطی را بر دوش کشیده اند. دانش نوپای «نشانه شناسی»، بررسی علمی، منظم و مدون نشانه ها و کارکرد آن هاست که تأثیر بسزایی بر تولیدات متنی و اجرایی تئاتر داشته و در این میان، لباس، به منزلۀ یکی از بخش های مهم دریافت تئاتری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این اثر نقش لباس و طراح لباس را به منزلۀ گزینشگر، سازمان دهنده، ترکیب کننده و وحدت دهندۀ نشانه های دیداری بررسی می کند و با یافتن ارتباط بین نحوۀ گزینش، توزیع، تأکید و ارزش گذاری نشانه های منفرد یا نظام های نشانه ای دیداری، با فرایند تشکیل و معنایابی مفهومی، سعی در ارائه راهکارهای مناسبی برای کنترل دریافت تماشاگران دارد. به همین منظور لباس ها در اجرای چهار اثر شکسپیر، یعنی هملت، شاه لیر، مکبث و اتللو نشانه شناسی شده اند.