این کتاب مجموعه مکاتبات احمد شاملو و پسرش سامان است که به کوشش سامان و آیدا شاملو جمع آوری شده است. امید آفتابی من جز این آرزو ندارم که حالت خوب و فکرت راحت واعصابت آرام باشد. در کارت توفیق حاصل کنی و پشتیبان روحی پدرت باشی که امیدش هستی و می دانی که درباره ات چه عقیده و چه قضاوتی دارد. در عین حال دلم می خواهد واقعا دنیا را بشناسی و با چشم باز و عقل سلیم در مسائل نگاه کنی و درحالی که جسما و روحا جوانی خود را حفظ می کنی و از زندگی کوتاهی که آدمی زاد در این چهار صباح عمر خود دارد لذت می بری و هر ساعت زندگیت را غنیمتی بازیافته تلقی می کنی، ازلحاظ فکر و معرفت هر ساعت پیرتر و جهاندیده تر بشوی. دلم می تپد و آرزو دارم که به این خواست من لبیک بگویی و بکوشی این جور باشد