در سی و چند سال پیش دولتی به نام امارات متحدۀ عربی وجود نداشت. شیخ نشین های ساحل جنوب خلیج فارس در زیر علم انگلستان بودند، یعنی این بریتانیا بود که، به نام شیوخِ رأس الخیمه و شارجه، تُنب و ابوموسی را در تصرف داشت و ایران که این جزایر را جزئی از خاک خود می دانست ناگزیر بود که در لندن و با مسئولین وزارت امور خارجۀ بریتانیا مذاکره کند. ... طرف مذاکره متصرفی بود که به دستاویز حفظ حقوق مجروحینِ تحتِ حمایتِ خود سرسختی می کرد و با تکیه بر «استاتسکو» خواهان ادامۀ تصرفات خود بود و از طرف مقابل مطالبۀ حجت و سند می کرد که بگوید چرا و به چه دلیل این جزایر را از آنِ خود می داند، ولی خود را از ارائۀ سند و حجت بی نیاز می دید.