جبران خلیل جبران گرایشهای آزادیخواهانه دارد و سهراب سپهری انزوایی عارفانه و عزلتی درونکاوانه را در خود دارد. هر دو در عصری زندگی کردهاند که فضای سیاسی، اجتماعی و ادبی کشورهایشان بسیار شبیه به هم بوده است. آنان ادبیات را وسیلهای برای تهذیب جامعه میدانند و از آن برای این هدف استفاده کردهاند. برای رسانیدن پیام خود به مخاطبینشان از موسیقی، شعر و دیگر صناعات و عواملی که باعث زیبا شدن سخن میشود بهره بردهاند. به طبیعت عشق میورزند و آن را آیینة تجلی وجود ذات خداوند میدانند. و به انسانها توصیه میکنند که همزیستی مسالمتآمیز را از طبیعت فرا گیرند. هرکدام دارای جهانبینی و تفکرات مخصوص به خود هستند و رمز نافذ بودن سخنانشان آگاهی از دیگر ادیان و آشنایی با آیینهای مختلف جهان است. پیوسته به دنبال جامعة آرمانی خود هستند، جامعهای که عاری از ظلم و تبعیض است. و همگان را برای رسیدن بدان تشویق میکنند، ظلم و تبعیض بر افراد را برنمیتابند و برای ریشهکنآن با اندیشه و قلم خویش به پا خاستهاند.