نگارنده در این کتاب بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که "آیا صنایع فرهنگی مانعی بر سر راه آینده فرهنگ محسوب میشود یا خیر؟ ."وی برای پاسخگویی به این پرسش، با استناد به بخشی از کتاب "دیالکتیک روشنگری تالیف آدورنو و هورکهایمر "اذعان میدارد" :هنوز تعریف و مصداقهای روشنی برای صنعت فرهنگی وجود ندارد، هر چند میتوان به مواردی چون عکاسی، رادیو، تلویزیون، گرامافون، ویدئو و نسخههای چاپ هنری اشاره کرد، ولی صنعت فرهنگی بسیار متنوع و حتی روابط میان صنایع نیز به روشنی مشخص نیست ."وی ادامه میدهد" :این محصولات به کل محیط فرهنگی بشر و تمام فعالیتهای بشر در اوقات فراغت حملهور شده و تمایل به سوی همسانی و فرهنگ تودهای را تضعیف کرده است .این صنایع حتی یکی از مبانی میراث فرهنگی بشر یعنی نفس تنوع ادراکات را تحت تاثیر قرار داده است .به همین جهات باید تاثیر صنایع فرهنگی بر روی عملکردهای اجتماعی بیشتر مورد توجه و مطالعه قرار گیرد ."مخاطبان کتاب را با مباحثی از این قبیل مطالعه میکنند "صنایع فرهنگی مانعی یا فرصتی نو برای توسعه فرهنگی"، "خاستگاه صنایع فرهنگی، تاثیرات صنایع فرهنگی"، "زن و صنایع فرهنگی"، "بینالمللی شدن تلویزیون"، "صنعت کتاب در تانزانیا، اسراییل و کبک "و "سیاست فرهنگی و رسانهای دید و شنودی در کوبا ."