کتاب " تو خودت را دوست نداری " اثر "ناتالی ساروت" با ترجمهی "مهشید نونهالی" منتشر شده است. جنبش ادبی «رمان نو» پس از تحولات سیاسی ـ اجتماعی دههی 50 میلادی فرانسه بنیان گذاشته شد و ناتالی ساروت در کنار «کلود سیمون» و «آلن رب گریه» نویسندگانی بودند که سبک واقعگرایی در رمان را زیر سوال بردند.
"ناتالی ساروت"، نویسندهی فرانسوی روسیتبار از بزرگان «رمان نو» در خانوادهای فرهیخته و آدابدان در شهر ایوانوفوی روسیه به دنیا آمد. والدینش نویسنده و شیمیدان بودند. پدرش که برای تحصیل حقوق، جامعهشناسی و ادبیات عازم شهرهای پاریس، برلین و آکسفورد بود، دختر نُهسالهاش را با خود برد. ساروت در سال 1925 ازدواج کرد. سال 1941 پس از اشغال پاریس توسط ارتش آلمان از همسرش جدا شد و مخفیانه زندگی کرد. پس از پایان جنگ و شروع دوبارهی زندگی مشترک نویسندگی پیشه کرد. کتاب «عصر بدگمانی» او یکی از نظریههای رمان نو شناخته میشود.
کتاب " تو خودت را دوست نداری " یکی از مهمترین آثار "ناتالی ساروت" است. ساختار این رمان تفاوت زیادی با رمانهای معمول دارد. در این اثر از شخصیت، قهرمان و … خبری نیست. نویسنده در این اثر میپرسد انسان چگونه میتواند خودش را دوست بدارد؟ «کسانی که خودشان را دوست دارند بخت بلندی دارند… اما آنها بهمان خواهند گفت این بخت نیست، یک حالت طبیعی است، آنها حتی بدون آنکه فکر کنند خودشان را دوست دارند.»
"ناتالی ساروت" با استفاده از گفتوگوی خیالی که با خودش انجام داده، به موضوعات اساسی و مهمی مثل تنهایی، دوست داشتن خود و دیگران، تردید و دودلی، شادی، انسانیت، خشونت و… میپردازد: «نباید غصه بخوریم. قبول کنیم که عدمصلاحیتمان در شناسایی خوشبختی گاهی امتیازهایی برایمان می آورد.»