مأموریت بنیادی دولت نولیبرال تولید «حال وهوای مناسب برای کسب وکار» و بنـابرایــن بهینه سازی شــرایـط بـرای انباشـت ســرمایه است؛ بـدون توجه به پیامدهای آن برای اشتغال یا رفاه اجتماعی. این دولت ها با دولت های سوسیال دموکرات که به اشتغال کامل و بهینه سازی رفاه حال همۀ شهروندان خود متعهدند، در تضاد قرار می گیرند. دولت نولیبرال به پیش بردن انگیزه و امکان پذیرسازی کار و برانگیختن همۀ صاحبان کسب وکار توجه دارد(از طریق کاهش مالیات ها و دیگر امتیازها و همچنین تأمین زیرساختی به زیان دولت، در صورت لزوم) و چنین استدلال می کند که این امر به رشد و نوآوری میدان می دهد و تنها راه از بین بردن فقر است و در درازمدت، موجب بالاتر رفتن استانداردهای زندگی تودۀ مردم می شود. دولت نولیبرال به ویژه در پیگیری خصوصی سازی دارایی ها به منزلۀ ابزاری برای گشودن حوزه های تازه برای انباشت سرمایه پشتکار دارد. بخش هایی که پیش از این دولت آن ها را اداره می کـرد یـا بـر آن ها نـظارت داشــت (حمــل ونقــل، مخابــرات، نفـت و دیـگر منابع طبیعی، خدمات رفاهی، مسکن عمومی و آموزش وپرورش) به حوزۀ خصوصی سپرده شدند. این دولت خوبی های رقابت را فریاد می زند، در حالی که در واقع بازار را بر روی سرمایۀ تمرکزیافته و قدرت انحصاری می گشاید.