هنوز چند ماه از کودتای 28 مرداد نگذشته است که یکی از نمایندگان مجلس کودتا با زنی آلمانی به نام ماری لوئیس باخ از باکو تا تهران همسفر میشود. این سفر درآمدی است بر دوستی میان مردی متنفذ و زنی بیپناه که به جستوجوی شویش در سرزمینی پهناور و غریب برآمده و بهحسب تصادف به یک خانوادهٔ مرفه ایرانی راه پیدا میکند. سفرکردهها از یک سو روایت اضمحلال شخصیتی انسانها در جامعهای کودتازده است و از سوی دیگر از زدوبندها و ماجراهای پس از کودتا نشان دارد که به شکلگیری نخستین مقاومتها در جامعهٔ مدنی ایران انجامید.