مواضع کشورهای اروپای غربی در قبال انقلاب اسلامی ایران

انقلاب ها به عنوان یک حرکت مردمی محسوب می شوند که تلاش دارند یک سری تغییرات ریشه ای و بنیانی در جامعه و ساختارهای اجتماعی به وجود آورند. در واقع انقلاب ها در شرایطی رخ می دهند که آرمان توده ها در معرض مخاطره قرار گرفته و رژیم حاکم، حاضر و قادر به درک خواسته های مردم نباشد.

انقلاب اسلامی ایران از حوادثی است که تاثیر زیاد و شگفت‌انگیزس در خارج از مرزهای ایران و نظام بین الملل برجای گذاشته است. زیرا در قرون اخیر رویکرد دینی با احیای سنت سیاسی اسلام و صدور ارزش‌های اسلامی در هیچ‌کجای جهان سابقه نداشته است. به‌همین دلیل آمریکا همواره تلاش کرده است تا با تحلیل‌های غلط کشورهای دیگر را از انقلاب ایران بترساند. رویکرد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی به فرهنگ دینی و ارزش‌های سنتی و بومی برای جهان غرب کاملاً غیر منتظره بود. در واقع انقلاب اسلامی نخستین حرکت توده‌ای و مردم در طول تاریخ بود که یک دولت دینی اسلامی به وجود آورد و به لحاظ نظری و اعتقادی با ارائه سیاست‌ها و راهکارهای خاص خود از همان آغاز تضاد و تقابل خود را با نظام سیاسی و ارزش‌های حاکم بر غرب نمایان ساخت و ضربه‌ای به مفاهیم استراتژیک جهان غرب (اروپای غربی و امریکا) وارد ساخت. در حقیقت انقلاب اسلامی ایران باعث شد تا سیاست دین مدارانه جایگزین سیاست دنیا مدارانه دوران پهلوی گردد.

این کتاب سعی دارد با رویکردی دقیق به مواضع کشورهای غربی درباره ایران بپردازد و نگاه و رویکرد آنان به این اتفاق عظیم دینی و مردمی را بررسی کند و رویکردی دقیق رد اختیار پژوهشگران و. سیاست‌مداران قرار دهد تا آماده صادر کردن انقلاب اسلامی شوند.