«بازینامه ۲» مجموعهای از ۶ نمایشنامه نوشتهی خسرو امیری، علی شمس، سیدمحمد مساوات و دیگران است. این مجموعه از جمله نمایشنامههای برگزیده مسابقه نمایشنامهنویسیای است که به مناسبت برگزاری شانزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی انتخاب شدهاند. در بخشی از نمایشنامه «آن سمها سرگذشتمان نوشت» که لحنی طنز و در عین حال تلخ در روایت تکرار بی مخاطب داستانهای اسطورهای از جمله رستم و سهراب دارد میخوانیم: سهراب: باز؟! رستم: باز هم پسر، چون دیرباز! سهراب: این پردهخوان از جانمان چه میخواهد؟ رستم: و کودکش که پرده را نگاهکی هم نمیکند. سهراب: چه میخواهند از جانمان؟ رستم: به خون ریزان ما نان و آبی میبرند به خانه بیچارهها! سهراب: نان و خون! رستم: از ماست که بر ما! گرزم کجاست؟ سهراب: نانش سنگ کنیم؛ پردهاش بر دریم. رستم: پردهای درید؛ و این شوم داستان من و تو زاده شد. سهراب: خستهام از این همه به درآوردنم در پرده شدنم و مردن! رستم: و خشمگینتر من! پردهخوان پیر؛ شرم بدار، آغاز مکن! تیغ هندیام کو؟ کمندم چه شد؟ سهراب: تو اگر خشمگینی چرا تن به بازی میدهی؟! رستم: من چه کارهام! (صدای کف دستهای پردهخوان.) سهراب: آغاز کرد! چه دردیست این... (لباس میپوشد به اکراه.) چه دردیست هر روز بدانی پایانت این؛ پهلو دریدن! رستم: باید کشتی بگیریم! به کشتی گرفتن نهادند سر... سهراب: نه! باید ببیند این بد آغاز! من سرآمد همهی بد پایانانم.