کتاب بهرام صادقی: بازماندههای غریبی آشنا به کوشش محمدرضا اصلانی تدوین و تنظیم شده و زندگینامهی بهرام صادقی است. این کتاب بهجز توضیحاتی از زندگی، فعالیتها و آثار این نویسنده، شامل برخی یادداشتها و مصاحبهها، داستانها و اشعار اوست. "محمدرضا اصلانی" شاعر، نویسنده، کارگردان و مستندساز ایرانی است. وی فارغالتحصیل رشتهی نقاشی از دانشگاه هنر است. او در ابتدا بهخاطر اشعارش و سپس برای مستندهایش شناخته شد. از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۲ به فعالیتهای انتشاراتی پرداخت و به همراه همسرش سودابه فضائلی، نشر نقره را بنا کرد. نشر نقره بهخاطر انتشار کتاب «زنان بدون مردان» به آتش کشیده شد و سپس برای همیشه بسته شد.
بهرام صادقی متولد ۱۳۱۵ در نجفآبادِ اصفهان است. وی نویسنده، نویسندهی داستان کوتاه و از مهمترین چهرههای جُنگ اصفهان بود. تنها آثار بهجامانده از او، داستان کوتاهی به نام «سنگر و قمقمههای خالی» و یک داستان بلند به نام «ملکوت» است. اکثر داستانهای او نشاندهندهی فروپاشی زندگی شهری هستند. در نامهی او به منوچهر فاتحی، میتوان به برخی نظرات و نوع نگاه او به زندگی پی برد. در قسمتی از نامه آمده است: «شما بارها به من گفتهاید که ازآنرو با من دوستی میکنید که مرا هم مثل خودتان فردی ضعیف و ازکارمانده و ازپایافتاده دانستهاید؛ اما من چنین نیستم. اشتباه بسیار بزرگ شما همین جاست، شما مفهوم عمیق، عالی، بزرگ و معصوم «سرگشتگی» را با «واماندگی» و «حیرت» را با «زهواردررفتگی» و «تنهایی و بیچارگی و سرگردانی» را با «فزرتبودن قمصور و بیعرضگی و لَشی» خلط کردهاید یا شاید اشتباهی نکردهاید؛ بلکه واقعاً و از روز ازل این مفاهیم در ذهنتان چنان معانی ناجوری داشتهاند، از این پس هم شما مثل هر فرد آزاد، مختار و مستقل دیگر میتوانید که در همین عوالم ضعف و واماندگی و خالیبودن و تهیشدن از هر چیز خوب حتی درد و رنج، سیر کنید؛ اما همانطورکه بارها شفاهی گفتهام برای من چنین چیزی امکان ندارد.»
صادقی در دههی چهل، در داستاننویسی تحتتأثیر آثار امیر گلآرا بود و دیدگاهی ضدزن داشت. شعرهای صادقی هم بهشدت تحتتأثیر نیما یوشیج است. به گفتهی محمد حقوقی، هیچکس مثل او زبان نیما را خوب تقلید نکرده است. او در آذر ماه ۱۳۶۳ به دلیل ایست قلبی در خانهاش درگذشت. گلشیری در مراسم ختم صادقی، مرگش را یکی دیگر از شوخیهای او خوانده و گفته است: «او همچنان دارد با ما شوخی میکند. من میدانم که این هم یکی دیگر از شوخیهای اوست.»