این کتاب، ماجرای عشق پرهیجان و سراسر انتظار و التهاب «نازنین» و «پوریا» است. عشقی که آنها را به مرز جنون میکشاند، ولی با بیوفایی پوریا و جدایی مواجه میشود. پشت این جدایی، فداکاری نهفته است که آن نیز از عشقی پاک و آسمانی حکایت دارد، در حالیکه از طرف نازنین به بیوفایی و نامردی تعبیر میشود و زمان است که پرده از این راز میگشاید و آن دو دلداده در واپسین دقایق حیات به رویای محال خود جامة واقعیت میپوشانند.