فراگرد تغییرات و دگردیسی های سیاسی و اجتماعی در جامعه معاصر ایران و ستیزش ها، تضادها و چالشهای برآمده از چنین روندی تکاپو و واکنش طیف وسیعی از نیروها و لایه های متفاوت اجتماعی و هویتی با خاستگاه های طبقاتی، فکری و ارزشی مختلف را در پی داشته است، در این میان دولت، روشنفکران و طبقات اجتماعی هریک متناسب با رویکرد نگرشی و راهبردی خود روابط و مناسبات ویژه خود را ایجاد کرده اند. تقابل و یا تعامل این نیروها و نوع ائتلاف هایی که از رهگذر این فرایند در حوزه عمومی شکل گرفته، دانشگاه به مثابه یک نهاد مدرن اجتماعی را همواره در کانون و یا در پیوند با این تحولات قرار داده است. با این حال دانشگاه فراتر از این مناسبات نه تنها خود منشا و الهام بخش بسیاری از حرکت های مدرن اجتماعی به شمار می رود، رویه انتقادی آن را نیز نمایندگی می کند. در این کتاب به سویه های مختلفی از این فرایند پرداخته شده است.