در نمایشنامه ی “زمان خیالی بیش نیست” زنی به نام رومه در رویایی صادقه، چهره ی معشوقه ی خود را در آبگیر و درحال غرق شدن می بیند؛ او از تبدیل شدن این هذیان به واقعیت می ترسد. در نمایشنامه ی “شکست خورده ها” نیز زن و شوهر هنرمندی که در زمینه ی کاری خود شکست خورده اند، با ورود فقر به زندگی شان، عشق شان به خطر می افتد.