«در حوزۀ مطالعات سینماییِ آکادمیک، لذت سینهفیلیا را عموماً هم ناپسند شمردهاند و هم نادیده انگاشتهاند. در نظر کریستیَن کیثلی اما این مقوله آن اندازه جدی هست که جنبههای خاصی از آن سزاوار بررسی مفصل باشد، و بر همین اساس سینهفیلیا و تاریخ، یا وزیدن باد بین درختها رویکردی زنده و خلاق از این موضوع به دست میدهد. من بهویژه مفتون پرداخت متهورانهای شدهام که کیثلی از آندره بازن بهعنوان یک سوررئالیست نمونه ارائه میکند.» جاناتان رُزنبام
افراد سینهفیل بهطور معمول جزئیات حاشیهای و تصادفیِ موجود در تصویر سینمایی را فتیشیزه کردهاند: ژست و حالت یک دست، وزیدن باد بین درختها و مانند آن.کریستین کیثلی نشان میدهد آن گرایش تماشاگرانهای که این قبیل مواجهات سینمایی را رقم میزند،کردار مشاهدتیای که مشخصهاش برگرفتن توجه از عناصر بصری اصلیِ حاضر در تصویر و هدایت آن به چیزهایی غیر از این عناصر اولیه است درواقع پیوندهای روشنی با سرآغازهای فیلم و سینما بر طبق تعریف آندره بازن، رولان بارت و دیگران دارد. کیثلی در پیامدهای این نگرش ویژه، این هستیشناسی، کندوکاو میکند و ایدۀ «حکایت سینهفیلیایی» را بهعنوان نوع جدیدی از نقد پیش مینهد، روشی در حوزه نگارش تاریخی که تجربۀ این لحظات فرّار را افزون بر تقلید کردن بسط میدهد.