این کتاب به اقتصاد سیاسی انتقادی و پساانتقادی و ویژگی آنها میپردازد، و نقش آنها را در نظریه اجتماعی بررسی میکند. مؤلفان این کتاب در دفاع از اقتصاد سیاسی انتقادی، که هگل و مارکس آن را بسط دادند، ابتدا تحلیلی از اقتصاد سیاسی انتقادی ارائه میکنند، و سپس به بررسی آثار شش نظریهپرداز اجتماعی میپردازند که به اقتصاد بهگونهای بسیار متفاوت نگریستهاند، از اینرو اقتصاد سیاسی پساانتقادی نام گرفته است. این شش نظریهپرداز عبارتند از میشل فوکو، آندره گورتس، ژان بودریار، ژانـفرانسوا لیوتار، نَنسی فریزِر، و آنتونیو نِگری که معتقدند اگرچه اقتصاد سیاسی اقتصاد را در بستر وسیعی قرار میدهد، ولی رویکرد هگل و مارکس مستلزم تجدید نظری بنیادین در مفاهیم اقتصاد متعارف است تا نحوۀ نگریستن ما را به مسائل مهم زندگی اجتماعی و سیاسی دگرگون کند.