"کابوس های درخت پرتقال" به قلم "مائده مرتضوی"، روایتی است از زاویهی نگاه اول شخص که به زبان "هدیه بیان" میشود. در این رمان پیوندی میان زمان حال راوی و خاطرات دوران کودکی او در لحظه ورودش به خانه پدری ایجاد میشود و همانطور که داستان باز میشود، این رابطه بیش از پیش برجسته میشود. این اولین بار است که پای هدیه به این خانه باز شده چرا که خانه به گفته مادرش، پس از انقلاب توسط دولت مصادره شد و با تلاشهای بسیار بالاخره توانستند آن را پس بگیرند. حتی برای مدتی، اجارهی این خانه بود که کمک خرج خانواده بود و اکنون که هدیه به سنی رسیده که توانایی سرپرستی اموالش را دارد، خانه به او سپرده شده تا مطابق خواستهی خودش آن را اداره کند.
نخستین روز در خانهی پدری شب میشود و هدیه با صدای رفت و آمد آدمها در خانه بیدار میشود. در حضور افراد عجیب و غریب که به نظر نمی رسد صاحبخانه را ببینند، حیاط، آشپزخانه، راهرو و اتاق، همه مملو از آدم هستند. مدتی طول می کشد تا هدیه درک کند که این فضا و غریبهها چیستند و کیستند. یک آگاهی نیمه آگاه، که قرار است پرده از سری قدیمی بردارد.
از ویژگیهای مثبت داستان "کابوس های درخت پرتقال" به قلم "مائده مرتضوی" میتوان به شخصیتپردازی و استفاده از فضا بهعنوان یک جنبه حیاتی در پیشبرد طرح اشاره کرد. طرح داستان، حول محور تعداد کمی از افراد، حریم مشخصی از مکانها، و در تعامل زمان حال و گذشته متمرکز است. دیگر شخصیتهای قصه که در طول رمان کم کم سر و کلهشان پیدا میشوند، حضور خود را معنی میبخشند و داستان را با چسباندن تکههای پازل گذشته به هم کامل میکنند.