تحقق توسعه و دموکراسی با نقش و کارکرد دولت توسعه خواه، با یک بینش صحیح، استقلال ریشه دار، بوروکراسی کارآمد، حکومت قانون، استقلال قوه قضاییه، و فعالیت احزاب و رسانه ها و بخش خصوصی، از مهم ترین دغدغه های کشورهای در حال توسعه است. اما رژیم های پدرسالار، خودکامه و استبدادی برخلاف دولت های توسعه خواه، بزرگترین مانع تحقق توسعه و دموکراسی و حل و رفع مسائل و مشکلاتی نظیر فقر، بیکاری و شکاف های طبقاتی و ستم و سرکوب و هرج و مرج و بی قانونی در این کشورها هستند. کتاب حاضر تجربه کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی و آمریکای لاتین را در این رابطه و با توجه به ماهیت و سیاست ها و عملکرد دولت ها بررسی و مقایسه کرده است. به باور نویسنده، حتی روند جهانی شدن هم نتوانسته رژیم های پدر سالار را تضعیف کند و این رژیم ها در این روند مجهزتر شده و استبداد را باز تولید کرده اند و هرچه درجه و میزان پدرسالاری بیشتر بوده و دولت بیشتر جنبه شخصی و خودکامه داشته، امکان تحقق توسعه و دموکراسی هردو، کمتر بوده است.