«دوستی» یکی از بزرگترین فضیلتهای انسانی در تاریخ اندیشه سیاسی به شمار میرود و از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده است. ارسطو نخستین فیلسوفی است که «دوستی» را به عنوان «برترین مصلحت کشور» تصدیق میکند و آن را در جایگاهی بالاتر از «عدالت» برمینشاند. بر همین اساس، انواع حکومتها را نیز بر اساس انواع دوستیهای موجود میان شهروندان قابل تمیز میداند. این توجه به «دوستی» تا دوران معاصر، با فراز و نشیبهایی همچنان تداوم یافته است که از رویکردهای اجتماعمحور و فردمحور تا نگاههای انتقادی را در بر میگیرد. چینش مقالات کتاب حاضر با هدف ارائه تصویری روشن از سیر تطور جایگاه و اهمیت و معنای دوستی در طول تاریخ اندیشه سیاسی صورت گرفته است و در کنار ارائه گزارشی تاریخمحور از سیر تحولات، رویکردی مقایسهای میان اندیشههای متفکران بزرگ از ارسطو و افلاطون و کانت و گادامر و دریدا و .. در مباحث دیده میشود.