بررسی نظریههای راسل در این کتاب بیشتر متنمحور بوده است تا تفسیرمحور؛ یعنی کانون بررسیهای او در نوشتن این کتاب آخرین تفسیر فیلسوفان از نظرات راسل نبوده؛ بلکه مستقیما به نوشتههای خود فیلسوف مراجعه کرده است.
این کتاب پنج فصل دارد و نویسنده ابتدا گزارشی کوتاه از رویدادهای زندگی راسل و تحولات فکری و فلسفیاش در حوزهٔ معرفتشناسی میدهد و بعد از آن به سراغ تعریف معرفت، شک و ناباوری میرود و در انتها نظریههای تسلسلگِرَوی معرفتی، مبناگِرَوی معرفتی و بافتگِرَوی معرفتی را بررسی میکند.