«خودکشی یکی از رفتارهای پرخطر در جامعه ی کنونی است که در زمره ی مسائل اجتماعی قرار می گیرد. تغییر ساختاری و جوان ترشدن کسانی که اقدام به این رفتار می کنند نیز بر اهمیت آن افزوده است. خودکشی نه تنها یک خسارت شخصی، بلکه یک خسارت اجتماعی نیز هست ... با گسترش شهرنشینی و فروپاشی شبکه های خویشاوندی، ضرورت بازآفرینی و تقویت سرمایه ی اجتماعی، که موجب کاهش آسیب های اجتماعی ازجمله تمایل به خودکشی است، بیش ازپیش نمایان می شود ... صنعتی شدن نیز به واسطه ی افزایش اغتشاش هنجاری موجب رقیق ترشدن انسجام منزلتی جامعه می شود. اما در این فرضیه که صنعتی شدن خودکشی را افزایش می دهد، بیش از آن که علت آن اغتشاش در نظم هنجاری باشد، نتیجه ی افزایش ناکامی افراد یا گروه هایی است که در نردبان ترقی جامعه ی مدرن با شکست مواجه شده اند. در این جامعه افراد آزمندانه برای کسب موفقیت رقابت می کنند. آنان که بیش تر تلاش می کنند، اگر شکست بخورند، ناکامی بیش تری خواهند داشت، پس احتمال بیش تری می رود که دست به خودکشی بزنند. جایی که فردگرایی نهادینه شده است، خودکشی انتخابی شخصی برای کسانی است که انتظارات شان برآورده نشده و این انتظارات هر چیزی می تواند باشد.»