کلاشینکفها را روی دوشمان میاندازیم و کلاههای کاموایی را تا روی گردن پایین میآوریم. حالا فقط چشمهایم بیرون است. وقتی راه میرویم، چکمههایمان تا نصفه داخل برف میرود. از کنار واحدها و گردانها که رد میشویم اسم شب را میگوییم. این رمان حاصل تجارب نویسنده در جبهههای جنگ عراق با ایران است. شهریار عباسی، نویسندهی رمان حاضر، در سال 1349 در خرمآباد به دنیا آمد. در سال 1367 داوطلبانه به جبهه رفت. او اکنون در حوزهی آسیبهای اجتماعی به ویژه «اعتیاد» سر دبیر یک نشریه ایرانپاک با همین موضوع است. شهریار عباسی چند کتاب دیگر هم دارداز جمله: التهاب، میخواهم یک نامه کوتاه بنویسم، پیتزای برشته و رمانی به نام زنی پنهان در میان واژهها که در سال 1388 از طرف جایزهی ادبی اصفهان تقدیر شد.