۴۸ قانون قدرت را به چشم کتاب راهنمای هنر عیاری بنگرید. این قوانین مبتنی بر نوشتههای مردان و زنانی است که دربارۀ بازی قدرت تحقیق و مطالعه کرده و در آن استاد شدهاند. این نوشتهها مربوط به یک دورۀ سههزارساله است که تمدنهای متعدد و متنوعی را، از چین باستان گرفته تا ایتالیای دوران رنسانس، دربر میگیرد؛ اشتراکات زیادی باهم داشته و همگی درصدد ارائۀ تعریفی جامع از ذات قدرت بودهاند که هنوز هم چنین تعریفی ارائه نشده است. این ۴۸ قانون ماحصل خرد جمعی، بر اساس نوشتههای استراتژیستهای برجسته (سون ـ تزو، کلاوزِویتس). دولتمردان (بیسمارک، تالیران)، درباریان (کاستیلیونه، گراسیان)، اغواگران (نینون دو لونکلو، کازانوا) و کلاهبرداران (جوزف ویل) در طول تاریخ است.این کتاب از ۴۸ فصل تشکیل شده است که هر فصل به یکی از قوانین ۴۸گانه اختصاص پیدا میکند.
خیال نکنید زندگی از زمان لویی چهاردهم و سلسلۀ مدیچی تاکنون تغییر زیادی کرده است. کسانی که به مدارج بالا میرسند مانند پادشاه و ملکهاند. اینان میخواهند در جایگاهشان احساس امنیت کنند و از لحاظ هوش، ذکاوت و جذابیت نسبت به اطرافیان سرآمد باشند. یک سوءبرداشت خطرناک اما رایج این است که فکر کنید با بهرخ کشیدن هدایا و استعدادهایتان خود را در دل بالادستیها جا میکنید.