کتاب فرهنگ فارسی عامیانه اثر ابوالحسن نجفی است. زبان فارسی، در مرتبهی گفتار، شیوههای بیانی دیگری هم دارد که آنها را زبان روزمره و زبان عامیانه نامیدهاند. زبان روزمره همان زبان محاورهی رایج، زبان مردم فرهیخته یا نیمهفرهیخته و حتی زبان نوشتاری کموبیش آزادی است که به عنوان مثال در مکالمات شخصیتهای داستان به کار میرود و کاربرد آن بر روابط دوستانه یا همپایه میان گوینده و شنونده دلالت میکند. زبانی است که افراد خانواده در گفتوگو با یکدیگر به کار میبرند و در ارتباط با مردم ناآشنا معمولاً از استعمال آن میپرهیزند.
مرز میان زبان عامیانه و زبان روزمره را نمیتوان به روشنی و دقت مشخص کرد. تعیین مرز آنها اگر محال نباشد، بسیار دشوار است. مردمی که از کودکی در جامعهی زبانی واحد پرورش یافته باشند، براساس معیارهای ذهنی میدانند که کدام مرتبهی زبان را در کجا باید استفاده کنند. اما افرادی که با زبان یک کشور بهخوبی آشنا نیستند، مراتب زبانی را خلط کرده و با مردم کوچه و بازار لفظ قلم حرف میزنند.
فرهنگ فارسی عامیانه شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در مرتبهی زبان عامیانه و روزمره است که در بعضی موارد، تا حد زبان معیار نیز پیش میرود. اغلب لغات و معانی و اصطلاحاتی که در این فرهنگ آمده، زبان عامیانه و روزمرهی مردم تهران در قرن چهاردهم هجری است. ازاینرو ابوالحسن نجفی گویشهای محلی و اصطلاحات و تعبیرات شهرستانی را کنار گذاشته و برای انتخاب مثالها از آثاری استفاده کرده که اولاً پس از سال 1300 هجری شمسی نوشته و منتشر شده باشد و ثانیاً نویسندهی آنها زادهی تهران یا پرورشیافتهی این شهر باشد.