از نخستین باری که از نسل کشی آلمانیها باخبر شدم با خودم میاندیشیدم که چگونه افراد میتوانند مرتکب چنین جنایاتی شوند. این پرسش ذهن مرا به خود مشغول کرده بود و در اکثر مطالبی که در زمینهی فلسفه مینوشتم بروز پیدا میکرد. دربارهی مسائل اخلاقی در ارتباط با گرفتن جان دیگران و کاربرد دانش ژنتیک چندین کتاب نوشتم. ربط این موضوعات به پروژة ایجاد حلقههای دفاعی مطمئنتر در برابر احیای سیاستهای نازی نیازی به تاکید ندارد. ولی هنگامی که دربارهی مسائل بهظاهر خنثیتر از قبیل هویت فردی مینویسیم، ناخواسته به سوی نوشتن دربارهی وحشیگریهای اخیر انسانها کشیده میشوم. بنابراین فکر کردم بهتر است به جای طرح این مسائل در حاشیهی موضوعات دیگر، مستقیما دربارهی آنها سخن بگویم. کتاب حاضر کوششی است برای بخشیدن بُعدی تجربی به اخلاقیات. من در این کتاب از اخلاق برای طرح پرسشهایی در برابر تاریخ استفاده کردهام و سعی کردهام متقابلاً از تاریخ برای ارئه تصویری از استعدادهای پنهان انسان استفاده کنم که به اخلاقیات ربط پیدا میکنند. برای انجام این کار ناچار بودهام بسیاری از مسائل و مباحث را با دیگرانی در میان بگذارم که درک و دانش بیشتری از من در این زمینه دارند. امیدوارم لغزشهای من انگیزهای شود برای آنان تا این پروژه را به نحوی بهتر به پیش ببرند و به سرانجام برسانند.
-از پیشگفتار نویسنده