پتر هندکه (۱۹۴۲) نویسندهٔ اتریشی است که در سال ۲۰۱۹ برندهٔ جایزهٔ نوبل شده و کتاب سواری روی دریاچهی کنستانس نمایشنامهای از او است که در سال ۱۹۷۰ منتشر شده است.
افسانهای آلمانی از اسبسواری حکایت میکند که، در یک روز زمستانی، بران شد تا به روستائی کنار دریاچه کنستانس براند. نزدیک دریاچه، امیدوار به یافتن قایقی که او را به آنسو برساند، تیرگی، بسا که مه، آغازِ فرونشستن کرد. برف میبارد و منظر نمایان دریاچهی پهناور، تپههای محیط و کوههای دور دست آلپ تیره و مبهم میشود. عاقبت به روستائی میرسد، بیخبر از آنکه عرض دریاچه را در نوشته است: یا برف ضربِ سمِ اسبِ او را خفه میکرد، یا آنکه سوار چنان حواسش پیی گم نکردن جهت بود که هیچ صدایی نشنید. از روستائیان میپرسد کجا میتواند قایقی بیابد تا او را از دریاچه بگذراند. روستائیان او را تهنیت باران میکنند: چقدر عجیب! چطور از روی آن گذشتی! یخ حتی از بند انگشت هم نازکتر بود. اسبسوار که به مهلکهای که در آن بوده آگاهی مییابد، آهسته از اسبش به زیر میغلتد و در دم جان میدهد.
آدمی که در وضعیت خطری هائل گیر افتاده باشد و بعدها به آن آگاهی یابد به «سواری روی دریاچهی کنستانس» پرداخته است.