با چراغ در آینههای قناس پژوهشی است دربارۀ درام انگلیس در دو دورۀ بحرانی: انقلاب فرانسه و درام رمانتیسم، رخداد 1968 و درام «جوانان خشمگین». هدف از نوشتن آن ارزیابی دگردیسی اندیشه و کار درامنویسانی است که با نهادهای حاکم، و رفتهرفته با خود، «چپافتاده» بودند، روندی که به ایجاد فضاهای انسانیتر میان نویسنده، مخاطب و منتقد کمک شایانی کرد.
خوانندگان این کتاب دو گروهند: نخست، پژوهشگران، دانشجویان ادبیات انگلیس، ادبیات نمایشی، و شاید تئاتر، دوم خوانندگان عادی. شاید این کتاب برای گروه اول بیشتر از حیث نکات فنی جالب باشد؛ اما بیش از آن، روی سخنش با خوانندگان عادی است. در قرن بیست، در ایران، دو انقلاب را پشت سر گذاشتهایم و خطر یک جنگ داخلی در قرن بیستویک هم از بیخ گوشمان گذشته است. میگویند هر ملتی در تاریخش فقط یکبار حق دارد انقلاب کند، اما در ایران این پدیده دوبار رخ داده است. بارسوم یعنی نابودی از بیخوبن. ...
پس هدف والاتر این کتاب بیان این نکته بوده که برای پایداری و پاسداری از ارزشهای انسانها در همزیگاهشان، به ادبیات نمایشی، تئاتر، و نقد سنجیدۀ آنها نیازمندیم.