کتاب " نَهَست "، مجموعهداستانی از "ابراهیم دمشناس"، در سال 1399 به چاپ رسیده است. این نویسندهی معاصر ایرانی تا سیوسهسالگی در بندر ماهشهر زندگی میکرد و پس از آن به کرج مهاجرت کرد. او از سال 1365 به دنیای نویسندگی روی آورد و با مجلههای متعددی همچون «کارنامه»، «آدینه»، «ماهنامهی ادبی نوشتا»، «عصر پنجشنبه»، «کلک»، «ادبستان»، «گیلهوا» و «سینما و ادبیات» همکاری داشت. رمان «نامهی نانوشته» از این نویسندهی جنوبی در سال 1395 بهعنوان اثر شایستهی تقدیر جایزهی ادبی هفتاقلیم معرفی شد. رمان دیگرش به نام «آتش زندان» نیز در سال 1397 نامزد نهایی جایزهی ادبی احمد محمود بود. ابراهیم دمشناس آثار دیگری به نامهای «اندوهان اژدر» و «دل و دلبری» را به رشتهی تحریر درآورده است.
کتاب نَهَست شامل نُه داستان کوتاه است که نام کتاب برگرفته از نام یکی از همین داستانهاست. در نَهَست جوانی داستان را روایت میکند که در حال ثبت خاطرات روزمرهی خود است. در داستانهای این کتاب آدمها و هستیشان از یک نهستی به نهستی دیگر میروند و خواننده در لابهلای قصهها با یک هستی فراموششده یا نهستی روبهروست. به بیان دیگر، این اثر حکایت مردمانی است که همواره به عرصهی نبودن رانده شده و در این بین با چالشهای فراوانی دستوپنجه نرم میکنند.
این کتاب که چندی پس از چاپ و ورود به بازار کتاب ایران بر سر زبانها افتاد و بارها خوانده شد، بهدلیل تداوم زبان داستانی جنوب، تصویرسازی متناسب با اقلیم جنوب و شخصیتپردازیهای پخته و باورپذیر تحسین شده است. نَهَست در دورهی چهارم جایزهی ادبی هوشنگ گلشیری، برندهی جایزهی بهترین مجموعهداستان و نیز نامزد نهایی جایزهی منتقدان و روزنامهنگاران شد.